فیلمنامه
فیلمنامه (به انگلیسی: Screenplay یا Script) یا سناریو (به فرانسوی: Scénario) داستانی است که همراه با توضیح صحنهها برای ساخت فیلم نوشته میشود. به نویسندهٔ فیلمنامه، فیلمنامهنویس میگویند. عناصر فیلمنامه از داستان و شخصیتها، صحنهها، سکانسها، پردهها، موسیقی، مکانها و ...تشکیل شدهاند. اگر بخواهیم فیلمنامه را به سه قسمت تقسیم کنیم و از آنها با عنوان، شروع، میانه و پایان نام ببریم اینگونه می توان توضیحش داد شروع: ایجاد مخمصه. شخصیت اصلي شما چه میخواهد؟ چه چیز لازم دارد؟ باید چه بکند که به آنچه میخواهد برسد؟ میانه: تعارض، عمل و عکسالعمل. شخصيت اصلي برای به دست آوردن آنچه که میخواهد تقلا ميکند و معمولاً در انتهای قسمت میانه شکست میخورد. اما در اثنای این شکست شروع به درک نيازهاي حقيقياش ميکند. پایان: تقلای نهایی، رفع مشکل و پيامد. پایان احساسی که در آن شخصیت اصلي پي ميبرد واقعاً به چه چیزی نيازداشته است، چه به آنچه که میخواسته برسد يا نرسد.

انواع فیلمنامه
فیلمنامه ها به دو دسته تقسیم می شوند. فیلمنامه داستانی و مستند.
داستانی:
فیلمنامه کوتاه
فیلمنامه بلند
فیلمنامه سریالی
مستند:
فیلمنامه مستند
و اقسام دیگر فیلمنامه هم وجود دارد که در نهایت در دو قالب قبلی کاربرد پیدا می کند.
فیلمنامه اقتباسی
سکانس
سکانس یک فصل از فیلمنامه است که میتواند از یک یا چند صحنه تشکیل شود و یک موضوع را دنبال میکند که با پایان یافتن آن موضوع سکانس نیز عوض میشود.
صحنه
مکان فیلمبرداری را صحنه (Location) گویند. در یک صحنه به فضای حاکم بر آن، بازی بازیگر در صحنه، دیالوگها و اتفاقاتی که در آن مکان صورت میگیرد پرداخته میشود. صحنه از یک یا چند پلان تشکیل میگردد که ممکن است داخلی یا خارجی و یا روز یا شب یا ساعاتی دیگر باشد.
پلان، نما یا شات
پلان کوچکترین واحد یک فیلم است به عبارت دیگر پلان برشی از یک صحنهاست. هربار فیلم برداری بدون انقطاع را پلان می گویند.
مقاطع نوشتن فیلمنامه
ایده
سوژه
طرح
خلاصه سکانسها یا سیناپس
فیلمنامه کامل
بازنویسی
فیلمنامهنویس
فیلمنامهنویس (به انگلیسی: Screenwriter) یا سناریست (به فرانسوی: scénariste) به نویسندگانی گفته میشود که متنی که از روی آن فیلم میسازند را مینویسند. در ایران به این متن فیلمنامه یا سناریو میگویند.
فیلمنامهنویسان ممکن است نویسندهٔ رمان یا داستان کوتاه باشند یا نباشند و یا صرفاً به کار نوشتن فیلمنامه بپردازند.
نویسنده
نویسنده به کسی گفته میشود که به نوشتن میپردازد. واژهٔ نگارنده نیز گاه هممعنی با نویسنده به کار میرود.
امروزه این لفظ عمومیت یافته و علاوه بر داستان نویسان به افرادی که در زمینههای دیگر نیز مینویسند اطلاق میشود. مانند نویسندگان نمایشنامه که به آنها نمایشنامهنویس یا نویسندهٔ متن فیلم که به آنها فیلمنامهنویس میگویند.
نمایشنامه
نمایشنامه (به انگلیسی: play or stageplay)، پییس (به فرانسوی: Pièce de théâtre) به متن قابل اجرا در تئاتر (نمایش) گفته میشود. نمایشنامه معمولاً در قالب گفتگو بین شخصیتها نوشته میشود. به نویسندهٔ این متن نمایشنامهنویس میگویند.
مکان و زمان رخ دادن حوادث و نیز توضیح درباره صحنه قبل از نوشتن متن نمایش اهمیت دارند. در نمایشنامه حالات چهره بازیگر نیز ذکر میشود. هر پرده از نمایش شامل بخشهای مختلفی ست که ساختار نمایشنامه را تشکیل میدهند.
نمایشنامهنویس
نمایشنامهنویس کسی است که متن نمایش (نمایشنامه) را مینویسد. این متن به گونهای دقیق و با در نظر گرفتن بسیاری جزئیات نوشته میشود و آن را میتوان در صحنهٔ تئاتر به اجرا در آورد. نمایش نامه نویس جزئیاتی چون حالت بیان گفتگوها یا دیالوگها و نیز ورود و خروج شخصیتهای نمایش و فضایی را که داستان نمایش در آن اتفاق میافتد، به طور دقیق بیان و توصیف میکند.
فیلمنامه کوتاه
فیلمنامه کوتاه به فیلمنامهای گفته میشود که حداکثر حدود ۳۰ صفحه باشد. یا به طور کلی از فیلمنامه بلند که حداقل ۷۰ صفحه است کمتر باشد.
فیلمنامه بلند
فیلمنامه سینمایی، متنی است که شروع، میان و پایان مشخصی دارد. این متن معمولاً حدود دو ساعت فیلم را شامل میشود. ”سید فیلد“ مدرس مشهور فیلمنامهنویسی معتقد است فیلمنامه سینمایی باید صد و بیست صفحه باشد؛ و بر همین اساس فرمولی را برای ساختار این نوع از فیلمنامه ارائه داده است. اما کم نیستند فیلمهایی که زمانی حدود نود دقیقه (معادل نود صفحه) دارند. یا فیلمهایی سینمایی با زمانی بیشتر، مثلاً دویست و ده دقیقه. اما به هر حال فیلمنامه سینمایی از نظر زمانی بیشتر از هفتاد دقیقه است. در حالی که از لحاظ ساختاری نیز بر خلاف فیلمنامه کوتاه از موضوعی فرعی که رابطهای تنگاتنگ با موضوع اصلی دارد، بهره میجوید. این موضوع یا داستان فرعی کمک میکند که موضوع اصلی بهتر معنا یابد و گیراتر و پررنگتر جلوه نماید. فیلمنامه بلند نیز میتواند گفتگو (دیالوگ) داشته باشد، یا فاقد آن باشد.
فیلمنامه سریالی
فیلمنامه سریالی فیلمنامهای است که تقریباً همه عناصر فیلمنامه بلند را درون خود دارد، اما به صورت جزئی تفاوت دارد. این نوع فیلمنامه از نظر زمانی هیچ محدودیتی ندارد. میتواند چند قسمت یا دویست، سیصد، یا... قسمت باشد. از لحاظ موضوع برخلاف فیلمنامه سینمایی، صرفاً یک موضوع یا قصه فرعی دارد، این فیلمنامه میتواند چندین موضوع و قصه فرعی را به صورت مستقل یا بطور موازی پی بگیرد. میتواند شخصیتهای فرعی فراوانی داشته باشد. از آنجا که این فیلمنامه برای تولید کار تلویزیونی در نظر گرفته میشود، و رسانه تلویزیون خصوصیاتی متفاوت با سینما دارد. (از جمله این تفاوتها میتوان به تمرکز مخاطب در سالن تاریک سینما و عدم آن تمرکز درون خانه و مقابل تلویزیون اشاره کرد) این فیلمنامه میتواند ریتمی کندتر از ریتم سینما داشته باشد. یعنی اگر در فیلمنامه سینمایی هر صفحه را معادل یک دقیقه فرض میکنیم، در کار تلویزیونی میتواند هر صفحه از فیلمنامه برابر با یک دقیقه و سی ثانیه باشد.
فیلمنامه مستند
فیلمنامه مستند نیز میتواند کوتاه یا بلند باشد. این قالب بیانی از فیلمنامه قالبی است که به بیان موضوع خود بدون دخالت تخیل نویسنده میپردازد. در این قالب نویسنده بر اساس تحقیقی که درباره موضوع و سوژه انجام داده است، دست به نگارش فیلمنامه میزند. این فیلمنامه میتواند بر اساس موضوعی باشد. و یا هر چیز دیگری از جمله وقایع طبیعی (سیل، زلزله، آتش سوزی،...)، یافتههای علمی و پزشکی، طبیعت و جانوران، پدیدههای اجتماعی (جنایات، طلاق،...) و جنگها و مبارزات مردمی. در فیلمنامه مستند نویسنده از تخیل خود استفاده چندانی نمیکند. اما او میتواند با تحقیقی جامع و کامل، و بر اساس توان، مهارت و سلیقه خود کار را از یک گزارش ساده و سطحی به یک اثر هنری زیبا و به یادماندنی تبدیل کند.
فیلمنامه اقتباسی
فیلمنامه اقتباسی به فیلمنامهای گفته میشود که از روی متن ادبی یا یک اثر هنری با محتوایی مشابه اقتباس شده باشد.
کار هنری
به معنی اثر هنری، کار هنری یا اجرا شدهٔ اثر است و به کاری اطلاق میشود که به عنوان ارزش زیبایی شناسی تولید شده یا در نظرگرفته شده باشد.
درواقع در گرافیک، چاپ و تبلیغات، آرت ورک آن چیزی است که آماده ارسال برای چاپ است. نظیر یک فایل کامپیوتری یا تصویری نقش شده و یا چاپ شده بر روی کاغذ و مانند آنها که پس از سپری کردن مراحل پیشاز چاپ به روش لیتوگرافی، امکان تولید واسطهچاپی مانند فیلم و زینک یا کلیشه و گراور را میسر می سازد. این اصطلاح برای فیلمهای مونتاژ شده لیتوگرافی یا فیلمهای خارج شده از دستگاه ایمیجستر و آماده انتقال یا کپی بر روی زینک چاپی یا گراورسازی نیز به کار می رود.
همچنین برای این مفهوم در چاپ و گرافیک از اصطلاحات دیگری چون اثر نهایی، مکانیکال، آمادهٔ کپی یا دوربین (camera-ready) بون اِ تیر (Bon a Tirer) و یا چسبانده شده (paste up) نیز استفاده میشود.
گفتگو (داستان)
گفتگو یا دیالوگ در مورد داستان، فیلم و نمایشنامه، یعنی همان گفتگوهای شخصیتها در روایت که تابع ریزهکاریها و قواعد مربوط به خود است. دیالوگ در مقابل مونولوگ (تکگویی) است.
در یک داستان، محتوای گفتگوها مستقیماً مربوط به موضوع صحبت میباشد. البته میشود در آن به گذشته هم اشاره کرد، اما به طور مختصر. وقتی منظور نویسنده از گفتگو نه صحبت، بلکه کاشتن نهال اطلاعات باشد، گفتگو دیگر باور کردنی نخواهد بود. چرا که خواننده به جای اینکه صحبت اشخاص را بشنود اطلاعات را میبیند.
در رمان نو گفتگو پیچیدهتر از رمانهای سنتی شده و انواع جدیدی از دیالوگ پدید آمده است.
فیلم
فیلم یا پرده بینی اصطلاحی است که بهطور عام شامل تصاویر متحرک و همچنین زمینه میگردد. ریشهٔ این نام در این واقعیت است که فیلم عکاسی بهطور تاریخی عنصر اساسی رسانه ضبط و پخش تصاویر متحرک به حساب میآمدهاست. تولید فیلمها از طریق ضبط تصویر مردم و اشیاء واقعی با دوربین یا بوجود آوردن آنها از طریق تکنیکهای انیمیشن و یا جلوههای ویژه است. فیلمها از مجموعهای از قابهای انفرادی تشکیل شدهاند که زمانی که به سرعت و پشت سرهم نمایش داده میشوند، توهم حرکت را در بیننده بوجود میآورند. بر اثر پدیدهای به نام ماندگاری تصویر که بر اثر آن یک منظره برای کسری از ثانیه پس از از بین رفتن آن در حفظ میکنند، چشمکهای بین تصاویر، قابل رویت نیستند. همچنین عامل ارتباط عامل دیگری است که باعث مشاهده تصاویر متحرک میگردد. این اثر روانی به نام حرکت بتا معروف است.
از نظر اکثر انسانها، فیلم از انواع مهم هنر بهشمار میآید. فیلمها قابلیت سرگرم کردن، آموزش، روشنگری والهام بخشیدن به حضار را داراست. عوامل دیداری سینما نیاز به هیچ نوع ترجمه نداشته و قدرت ارتباطات جهانی را به یک محصول تصویر متحرک میبخشند. هر فیلم قابلیت جذب مخاطبان جهانی را دارد بهخصوص اگر از تکنیکهای دوبله و یا زیرنویس که گفتار را ترجمه میسازد، بهره جسته باشد. فیلمها همچنین محصولاتی هستند که توسط فرهنگهای مشخص تولید گشته و آن فرهنگها را منعکس و در برابر از آنها تأثیر میپذیرد.
تاریخچه فیلم
در اوایل دهه ۱۸۶۰ با استفاده از وسایلی مانند زوتروپ و پراکسینوسکوپ، مکانیزمهای تولید مصنوعی به وجود آمده و تصاویر دو بعدی متحرک به نمایش در آمدند. این ماشینها انواع تکامل یافته ابزارهای ساده اپتیکی (مانند توریهای سحرآمیز) بودند. این ابزار قابلیت نمایش متوالی تصاویر با سرعتی را داشتند که در آن تصاویر به شکل متحرک به نظر میرسیدند. این پدیده ماندگاری منظر نام گرفت. طبیعتاً، تصاویر میبایست بهطور دقیق طراحی میشدند تا اثر مورد نظر را داشته باشند، به همین منظور اصول زیربنائی خاصی بهعنوان بنیان ساخت فیلم انیمیشن در نظر گرفته شدند.
با پیشرفت فیلم سلولوئید برای مقاصد عکاسی ثابت، امکان گرفتن عکس از اشیاء متحرک در زمان حرکت، نیز میسر شد. در مراحل اولیه فناوری گاهی لازم است که شخص بیننده برای مشاهده تصاویر، در داخل دستگاهی مخصوص نگاه کند. در سالهای دهه ۱۸۸۰، با معرفی دوربین تصویر متحرک امکان گرفتن تصاویر انفرادی و ضبط آنها بر روی یک حلقه واحد فراهم آمد که به سرعت به اختراع پروژکتور تصویر متحرک انجامید. کار این دستگاه گذراندن نور از فیلم پردازش و چاپ شده و در نهایت بزرگنمائی «اجرای تصاویر در حال حرکت» بر روی پرده جهت رویت تمام حاضران بود. این حلقههای فیلمهای نمایش داده شده به نام «تصاویر متحرک» معروف شدند. اولین فیلمهای تصویر متحرک حالت استاتیک صحنه داشتند که در آنها یک حادثه یا عمل بدون هیچگونه ویرایش کردن و یا دیگر تکنیکهای سینمایی، به نمایش در میآمدند.
تصاویر متحرک تا پایان سده ۱۹، تنها بهعنوان هنر دیداری به حساب میآمدند. اما ابتکار فیلمهای صامت ذهنیت مردم را نیز در اختیار گرفته بود. در آغاز سده بیستم، رفته رفته ساختار داستانی فیلمها شکل گرفت. در این زمان فیلمهائی به صورت دنبالهدار صحنه ساخته شدند که در مجموع یک داستان را نقل میکردند. این صحنهها بعداً جای خود را به صحنههای چندگانه از زوایا و ابعاد متفاوت دادند. تکنیکهای دیگر از قبیل حرکت دوربین نیز بهعنوان راههای اثرگذار در انتقال داستان فیلم شناخته و به کار گرفته شدند. صاحبان سالنهای تئاتر نیز به جای اینکه حاضران را در سکوت نگاه دارند، با در اختیار گرفتن یک پیانیست و یا نوازنده ارگ و یا یک ارکستر کامل، به نواختن موسیقی متناسب با فضای هر صحنه فیلم اقدام مینمودند. در اوایل دهه ۱۹۲۰، اکثر فیلمها با لیست صفحات موسیقی تهیه شده بدین منظور عرضه میشدند. در محصولات شاخص، این صفحات به صورت کامل برای کل فیلم تدارک میگردیدند.
رشد صنعت سینما در اروپا با بروز جنگ جهانی اول متوقف گردید و این در حالی بود که صنعت فیلم در ایالات متحده با ظهور هالیوود به شکوفائی رسید. بههرحال در دهه ۱۹۲۰، فیلمسازان اروپائی مانند سرگئی آینشتاین و اف. دبلیو. مارنائو به همراهی مبتکر آمریکائی دی. دبلیو. گریفیت و دیگران، به ارتقاء سطح این رسانه پرداختند. در طول سالهای دهه ۱۹۲۰، فناوری جدید امکان الصاق حاشیه صوتی گفتار، موسیقی و افکتهای صوتی متناسب با نوع صحنه به فیلم میسر ساخت. این فیلمهای صوت دار از ابتدا با نامهای «تصاویر با صداً یا»تاکیز" شناخته میشدند.
قدم اصلی بعد در پیشرفت صنعت سینما معرفی رنگ بود. اگرچه اضافه شدن صداسرعت فیلمهای صامت و موزیسینهای تئاتر را تحتالشعاع قرار داد، رنگ به تدریج مورد استفاده قرار گرفت. عامه مردم در رابطه با رنگ و در مقایسه آن با فیلمهای سیاه و سفید بالنسبه بیتفاوتی نشان میدادند. اما همچنان که روشهای پردازش رنگ بهبود یافته و در مقایسه با فیلمهای سیاه – و – سفید قابل رقابتتر میگشتند، فیلمهای رنگی بیشتر و بیشتر تولید میشدند. این زمان هنگام پایان جنگ جهانی دوم بود. همچنان که این صنعت در آمریکا رنگ را بهعنوان عنصر اصلی جذب مخاطب تشخیص داد، آن را در رقابت با تلویزیون که تا اواسط دهه ۱۹۶۰ به صورت رسانهای سیاه و سفید باقیمانده بود، مورد استفاده قرار داد. در پایان دهه ۱۹۶۰، رنگ بهعنوان شیوه عادی کار فیلمسازان مطرح شد.
دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شاهد تغییرات در روش تولید و سبک فیلم بودند. هالیوود جدید، موج جدید فرانسوی و ارتقاء فیلمهای فیلمسازان تحصیلکرده و مستقل همه و همه از تغییراتی بودند که این رسانه آنها را در نیمه دوم سده بیستم تجربه نمود. در دهه ۱۹۹۰ و در آستانه ورود به سده بیست و یکم، فناوری دیجیتال، موتور اصلی تحولات بهشمار میآمد.
تئوری فیلم
تئوری فیلم در جستجوی بسط مفاهیم مختصر و سیستماتیک که بر مطالعه فیلم / سینما بهعنوان یک هنر دلالت دارند، است. تئوریهای کلاسیک فیلم چهارچوبی ساختاری در خصوص موضوعات کلاسیک تکنیکهای داستان سرائی، دایجسیز، قوانین سینما، «تصویر»، دسته، فردیت و تالیف فراهم میآورد. اکثر تجزیه و تحلیلهای جدید به مسائلی از قبیل روش تحلیل روانی تئوری فیلم، ساختارگرائی تئوری فیلم، تئوری زنسالاری فیلم و دیگر موارد مشابه توجه نشان دادهاند.
keywords : بوکیو،وب سایت بوکیو،مقالات بوکیو
فیلمنامه (به انگلیسی: Screenplay یا Script) یا سناریو (به فرانسوی: Scénario) داستانی است که همراه با توضیح صحنهها برای ساخت فیلم نوشته میشود. به نویسندهٔ فیلمنامه، فیلمنامهنویس میگویند. عناصر فیلمنامه از داستان و شخصیتها، صحنهها، سکانسها، پردهها، موسیقی، مکانها و ...تشکیل شدهاند. اگر بخواهیم فیلمنامه را به سه قسمت تقسیم کنیم و از آنها با عنوان، شروع، میانه و پایان نام ببریم اینگونه می توان توضیحش داد شروع: ایجاد مخمصه. شخصیت اصلي شما چه میخواهد؟ چه چیز لازم دارد؟ باید چه بکند که به آنچه میخواهد برسد؟ میانه: تعارض، عمل و عکسالعمل. شخصيت اصلي برای به دست آوردن آنچه که میخواهد تقلا ميکند و معمولاً در انتهای قسمت میانه شکست میخورد. اما در اثنای این شکست شروع به درک نيازهاي حقيقياش ميکند. پایان: تقلای نهایی، رفع مشکل و پيامد. پایان احساسی که در آن شخصیت اصلي پي ميبرد واقعاً به چه چیزی نيازداشته است، چه به آنچه که میخواسته برسد يا نرسد.

انواع فیلمنامه
فیلمنامه ها به دو دسته تقسیم می شوند. فیلمنامه داستانی و مستند.
داستانی:
فیلمنامه کوتاه
فیلمنامه بلند
فیلمنامه سریالی
مستند:
فیلمنامه مستند
و اقسام دیگر فیلمنامه هم وجود دارد که در نهایت در دو قالب قبلی کاربرد پیدا می کند.
فیلمنامه اقتباسی
سکانس
سکانس یک فصل از فیلمنامه است که میتواند از یک یا چند صحنه تشکیل شود و یک موضوع را دنبال میکند که با پایان یافتن آن موضوع سکانس نیز عوض میشود.
صحنه
مکان فیلمبرداری را صحنه (Location) گویند. در یک صحنه به فضای حاکم بر آن، بازی بازیگر در صحنه، دیالوگها و اتفاقاتی که در آن مکان صورت میگیرد پرداخته میشود. صحنه از یک یا چند پلان تشکیل میگردد که ممکن است داخلی یا خارجی و یا روز یا شب یا ساعاتی دیگر باشد.
پلان، نما یا شات
پلان کوچکترین واحد یک فیلم است به عبارت دیگر پلان برشی از یک صحنهاست. هربار فیلم برداری بدون انقطاع را پلان می گویند.
مقاطع نوشتن فیلمنامه
ایده
سوژه
طرح
خلاصه سکانسها یا سیناپس
فیلمنامه کامل
بازنویسی
فیلمنامهنویس
فیلمنامهنویس (به انگلیسی: Screenwriter) یا سناریست (به فرانسوی: scénariste) به نویسندگانی گفته میشود که متنی که از روی آن فیلم میسازند را مینویسند. در ایران به این متن فیلمنامه یا سناریو میگویند.
فیلمنامهنویسان ممکن است نویسندهٔ رمان یا داستان کوتاه باشند یا نباشند و یا صرفاً به کار نوشتن فیلمنامه بپردازند.
نویسنده
نویسنده به کسی گفته میشود که به نوشتن میپردازد. واژهٔ نگارنده نیز گاه هممعنی با نویسنده به کار میرود.
امروزه این لفظ عمومیت یافته و علاوه بر داستان نویسان به افرادی که در زمینههای دیگر نیز مینویسند اطلاق میشود. مانند نویسندگان نمایشنامه که به آنها نمایشنامهنویس یا نویسندهٔ متن فیلم که به آنها فیلمنامهنویس میگویند.
نمایشنامه
نمایشنامه (به انگلیسی: play or stageplay)، پییس (به فرانسوی: Pièce de théâtre) به متن قابل اجرا در تئاتر (نمایش) گفته میشود. نمایشنامه معمولاً در قالب گفتگو بین شخصیتها نوشته میشود. به نویسندهٔ این متن نمایشنامهنویس میگویند.
مکان و زمان رخ دادن حوادث و نیز توضیح درباره صحنه قبل از نوشتن متن نمایش اهمیت دارند. در نمایشنامه حالات چهره بازیگر نیز ذکر میشود. هر پرده از نمایش شامل بخشهای مختلفی ست که ساختار نمایشنامه را تشکیل میدهند.
نمایشنامهنویس
نمایشنامهنویس کسی است که متن نمایش (نمایشنامه) را مینویسد. این متن به گونهای دقیق و با در نظر گرفتن بسیاری جزئیات نوشته میشود و آن را میتوان در صحنهٔ تئاتر به اجرا در آورد. نمایش نامه نویس جزئیاتی چون حالت بیان گفتگوها یا دیالوگها و نیز ورود و خروج شخصیتهای نمایش و فضایی را که داستان نمایش در آن اتفاق میافتد، به طور دقیق بیان و توصیف میکند.
فیلمنامه کوتاه
فیلمنامه کوتاه به فیلمنامهای گفته میشود که حداکثر حدود ۳۰ صفحه باشد. یا به طور کلی از فیلمنامه بلند که حداقل ۷۰ صفحه است کمتر باشد.
فیلمنامه بلند
فیلمنامه سینمایی، متنی است که شروع، میان و پایان مشخصی دارد. این متن معمولاً حدود دو ساعت فیلم را شامل میشود. ”سید فیلد“ مدرس مشهور فیلمنامهنویسی معتقد است فیلمنامه سینمایی باید صد و بیست صفحه باشد؛ و بر همین اساس فرمولی را برای ساختار این نوع از فیلمنامه ارائه داده است. اما کم نیستند فیلمهایی که زمانی حدود نود دقیقه (معادل نود صفحه) دارند. یا فیلمهایی سینمایی با زمانی بیشتر، مثلاً دویست و ده دقیقه. اما به هر حال فیلمنامه سینمایی از نظر زمانی بیشتر از هفتاد دقیقه است. در حالی که از لحاظ ساختاری نیز بر خلاف فیلمنامه کوتاه از موضوعی فرعی که رابطهای تنگاتنگ با موضوع اصلی دارد، بهره میجوید. این موضوع یا داستان فرعی کمک میکند که موضوع اصلی بهتر معنا یابد و گیراتر و پررنگتر جلوه نماید. فیلمنامه بلند نیز میتواند گفتگو (دیالوگ) داشته باشد، یا فاقد آن باشد.
فیلمنامه سریالی
فیلمنامه سریالی فیلمنامهای است که تقریباً همه عناصر فیلمنامه بلند را درون خود دارد، اما به صورت جزئی تفاوت دارد. این نوع فیلمنامه از نظر زمانی هیچ محدودیتی ندارد. میتواند چند قسمت یا دویست، سیصد، یا... قسمت باشد. از لحاظ موضوع برخلاف فیلمنامه سینمایی، صرفاً یک موضوع یا قصه فرعی دارد، این فیلمنامه میتواند چندین موضوع و قصه فرعی را به صورت مستقل یا بطور موازی پی بگیرد. میتواند شخصیتهای فرعی فراوانی داشته باشد. از آنجا که این فیلمنامه برای تولید کار تلویزیونی در نظر گرفته میشود، و رسانه تلویزیون خصوصیاتی متفاوت با سینما دارد. (از جمله این تفاوتها میتوان به تمرکز مخاطب در سالن تاریک سینما و عدم آن تمرکز درون خانه و مقابل تلویزیون اشاره کرد) این فیلمنامه میتواند ریتمی کندتر از ریتم سینما داشته باشد. یعنی اگر در فیلمنامه سینمایی هر صفحه را معادل یک دقیقه فرض میکنیم، در کار تلویزیونی میتواند هر صفحه از فیلمنامه برابر با یک دقیقه و سی ثانیه باشد.
فیلمنامه مستند
فیلمنامه مستند نیز میتواند کوتاه یا بلند باشد. این قالب بیانی از فیلمنامه قالبی است که به بیان موضوع خود بدون دخالت تخیل نویسنده میپردازد. در این قالب نویسنده بر اساس تحقیقی که درباره موضوع و سوژه انجام داده است، دست به نگارش فیلمنامه میزند. این فیلمنامه میتواند بر اساس موضوعی باشد. و یا هر چیز دیگری از جمله وقایع طبیعی (سیل، زلزله، آتش سوزی،...)، یافتههای علمی و پزشکی، طبیعت و جانوران، پدیدههای اجتماعی (جنایات، طلاق،...) و جنگها و مبارزات مردمی. در فیلمنامه مستند نویسنده از تخیل خود استفاده چندانی نمیکند. اما او میتواند با تحقیقی جامع و کامل، و بر اساس توان، مهارت و سلیقه خود کار را از یک گزارش ساده و سطحی به یک اثر هنری زیبا و به یادماندنی تبدیل کند.
فیلمنامه اقتباسی
فیلمنامه اقتباسی به فیلمنامهای گفته میشود که از روی متن ادبی یا یک اثر هنری با محتوایی مشابه اقتباس شده باشد.
کار هنری
به معنی اثر هنری، کار هنری یا اجرا شدهٔ اثر است و به کاری اطلاق میشود که به عنوان ارزش زیبایی شناسی تولید شده یا در نظرگرفته شده باشد.
درواقع در گرافیک، چاپ و تبلیغات، آرت ورک آن چیزی است که آماده ارسال برای چاپ است. نظیر یک فایل کامپیوتری یا تصویری نقش شده و یا چاپ شده بر روی کاغذ و مانند آنها که پس از سپری کردن مراحل پیشاز چاپ به روش لیتوگرافی، امکان تولید واسطهچاپی مانند فیلم و زینک یا کلیشه و گراور را میسر می سازد. این اصطلاح برای فیلمهای مونتاژ شده لیتوگرافی یا فیلمهای خارج شده از دستگاه ایمیجستر و آماده انتقال یا کپی بر روی زینک چاپی یا گراورسازی نیز به کار می رود.
همچنین برای این مفهوم در چاپ و گرافیک از اصطلاحات دیگری چون اثر نهایی، مکانیکال، آمادهٔ کپی یا دوربین (camera-ready) بون اِ تیر (Bon a Tirer) و یا چسبانده شده (paste up) نیز استفاده میشود.
گفتگو (داستان)
گفتگو یا دیالوگ در مورد داستان، فیلم و نمایشنامه، یعنی همان گفتگوهای شخصیتها در روایت که تابع ریزهکاریها و قواعد مربوط به خود است. دیالوگ در مقابل مونولوگ (تکگویی) است.
در یک داستان، محتوای گفتگوها مستقیماً مربوط به موضوع صحبت میباشد. البته میشود در آن به گذشته هم اشاره کرد، اما به طور مختصر. وقتی منظور نویسنده از گفتگو نه صحبت، بلکه کاشتن نهال اطلاعات باشد، گفتگو دیگر باور کردنی نخواهد بود. چرا که خواننده به جای اینکه صحبت اشخاص را بشنود اطلاعات را میبیند.
در رمان نو گفتگو پیچیدهتر از رمانهای سنتی شده و انواع جدیدی از دیالوگ پدید آمده است.
فیلم
فیلم یا پرده بینی اصطلاحی است که بهطور عام شامل تصاویر متحرک و همچنین زمینه میگردد. ریشهٔ این نام در این واقعیت است که فیلم عکاسی بهطور تاریخی عنصر اساسی رسانه ضبط و پخش تصاویر متحرک به حساب میآمدهاست. تولید فیلمها از طریق ضبط تصویر مردم و اشیاء واقعی با دوربین یا بوجود آوردن آنها از طریق تکنیکهای انیمیشن و یا جلوههای ویژه است. فیلمها از مجموعهای از قابهای انفرادی تشکیل شدهاند که زمانی که به سرعت و پشت سرهم نمایش داده میشوند، توهم حرکت را در بیننده بوجود میآورند. بر اثر پدیدهای به نام ماندگاری تصویر که بر اثر آن یک منظره برای کسری از ثانیه پس از از بین رفتن آن در حفظ میکنند، چشمکهای بین تصاویر، قابل رویت نیستند. همچنین عامل ارتباط عامل دیگری است که باعث مشاهده تصاویر متحرک میگردد. این اثر روانی به نام حرکت بتا معروف است.
از نظر اکثر انسانها، فیلم از انواع مهم هنر بهشمار میآید. فیلمها قابلیت سرگرم کردن، آموزش، روشنگری والهام بخشیدن به حضار را داراست. عوامل دیداری سینما نیاز به هیچ نوع ترجمه نداشته و قدرت ارتباطات جهانی را به یک محصول تصویر متحرک میبخشند. هر فیلم قابلیت جذب مخاطبان جهانی را دارد بهخصوص اگر از تکنیکهای دوبله و یا زیرنویس که گفتار را ترجمه میسازد، بهره جسته باشد. فیلمها همچنین محصولاتی هستند که توسط فرهنگهای مشخص تولید گشته و آن فرهنگها را منعکس و در برابر از آنها تأثیر میپذیرد.
تاریخچه فیلم
در اوایل دهه ۱۸۶۰ با استفاده از وسایلی مانند زوتروپ و پراکسینوسکوپ، مکانیزمهای تولید مصنوعی به وجود آمده و تصاویر دو بعدی متحرک به نمایش در آمدند. این ماشینها انواع تکامل یافته ابزارهای ساده اپتیکی (مانند توریهای سحرآمیز) بودند. این ابزار قابلیت نمایش متوالی تصاویر با سرعتی را داشتند که در آن تصاویر به شکل متحرک به نظر میرسیدند. این پدیده ماندگاری منظر نام گرفت. طبیعتاً، تصاویر میبایست بهطور دقیق طراحی میشدند تا اثر مورد نظر را داشته باشند، به همین منظور اصول زیربنائی خاصی بهعنوان بنیان ساخت فیلم انیمیشن در نظر گرفته شدند.
با پیشرفت فیلم سلولوئید برای مقاصد عکاسی ثابت، امکان گرفتن عکس از اشیاء متحرک در زمان حرکت، نیز میسر شد. در مراحل اولیه فناوری گاهی لازم است که شخص بیننده برای مشاهده تصاویر، در داخل دستگاهی مخصوص نگاه کند. در سالهای دهه ۱۸۸۰، با معرفی دوربین تصویر متحرک امکان گرفتن تصاویر انفرادی و ضبط آنها بر روی یک حلقه واحد فراهم آمد که به سرعت به اختراع پروژکتور تصویر متحرک انجامید. کار این دستگاه گذراندن نور از فیلم پردازش و چاپ شده و در نهایت بزرگنمائی «اجرای تصاویر در حال حرکت» بر روی پرده جهت رویت تمام حاضران بود. این حلقههای فیلمهای نمایش داده شده به نام «تصاویر متحرک» معروف شدند. اولین فیلمهای تصویر متحرک حالت استاتیک صحنه داشتند که در آنها یک حادثه یا عمل بدون هیچگونه ویرایش کردن و یا دیگر تکنیکهای سینمایی، به نمایش در میآمدند.
تصاویر متحرک تا پایان سده ۱۹، تنها بهعنوان هنر دیداری به حساب میآمدند. اما ابتکار فیلمهای صامت ذهنیت مردم را نیز در اختیار گرفته بود. در آغاز سده بیستم، رفته رفته ساختار داستانی فیلمها شکل گرفت. در این زمان فیلمهائی به صورت دنبالهدار صحنه ساخته شدند که در مجموع یک داستان را نقل میکردند. این صحنهها بعداً جای خود را به صحنههای چندگانه از زوایا و ابعاد متفاوت دادند. تکنیکهای دیگر از قبیل حرکت دوربین نیز بهعنوان راههای اثرگذار در انتقال داستان فیلم شناخته و به کار گرفته شدند. صاحبان سالنهای تئاتر نیز به جای اینکه حاضران را در سکوت نگاه دارند، با در اختیار گرفتن یک پیانیست و یا نوازنده ارگ و یا یک ارکستر کامل، به نواختن موسیقی متناسب با فضای هر صحنه فیلم اقدام مینمودند. در اوایل دهه ۱۹۲۰، اکثر فیلمها با لیست صفحات موسیقی تهیه شده بدین منظور عرضه میشدند. در محصولات شاخص، این صفحات به صورت کامل برای کل فیلم تدارک میگردیدند.
رشد صنعت سینما در اروپا با بروز جنگ جهانی اول متوقف گردید و این در حالی بود که صنعت فیلم در ایالات متحده با ظهور هالیوود به شکوفائی رسید. بههرحال در دهه ۱۹۲۰، فیلمسازان اروپائی مانند سرگئی آینشتاین و اف. دبلیو. مارنائو به همراهی مبتکر آمریکائی دی. دبلیو. گریفیت و دیگران، به ارتقاء سطح این رسانه پرداختند. در طول سالهای دهه ۱۹۲۰، فناوری جدید امکان الصاق حاشیه صوتی گفتار، موسیقی و افکتهای صوتی متناسب با نوع صحنه به فیلم میسر ساخت. این فیلمهای صوت دار از ابتدا با نامهای «تصاویر با صداً یا»تاکیز" شناخته میشدند.
قدم اصلی بعد در پیشرفت صنعت سینما معرفی رنگ بود. اگرچه اضافه شدن صداسرعت فیلمهای صامت و موزیسینهای تئاتر را تحتالشعاع قرار داد، رنگ به تدریج مورد استفاده قرار گرفت. عامه مردم در رابطه با رنگ و در مقایسه آن با فیلمهای سیاه و سفید بالنسبه بیتفاوتی نشان میدادند. اما همچنان که روشهای پردازش رنگ بهبود یافته و در مقایسه با فیلمهای سیاه – و – سفید قابل رقابتتر میگشتند، فیلمهای رنگی بیشتر و بیشتر تولید میشدند. این زمان هنگام پایان جنگ جهانی دوم بود. همچنان که این صنعت در آمریکا رنگ را بهعنوان عنصر اصلی جذب مخاطب تشخیص داد، آن را در رقابت با تلویزیون که تا اواسط دهه ۱۹۶۰ به صورت رسانهای سیاه و سفید باقیمانده بود، مورد استفاده قرار داد. در پایان دهه ۱۹۶۰، رنگ بهعنوان شیوه عادی کار فیلمسازان مطرح شد.
دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شاهد تغییرات در روش تولید و سبک فیلم بودند. هالیوود جدید، موج جدید فرانسوی و ارتقاء فیلمهای فیلمسازان تحصیلکرده و مستقل همه و همه از تغییراتی بودند که این رسانه آنها را در نیمه دوم سده بیستم تجربه نمود. در دهه ۱۹۹۰ و در آستانه ورود به سده بیست و یکم، فناوری دیجیتال، موتور اصلی تحولات بهشمار میآمد.
تئوری فیلم
تئوری فیلم در جستجوی بسط مفاهیم مختصر و سیستماتیک که بر مطالعه فیلم / سینما بهعنوان یک هنر دلالت دارند، است. تئوریهای کلاسیک فیلم چهارچوبی ساختاری در خصوص موضوعات کلاسیک تکنیکهای داستان سرائی، دایجسیز، قوانین سینما، «تصویر»، دسته، فردیت و تالیف فراهم میآورد. اکثر تجزیه و تحلیلهای جدید به مسائلی از قبیل روش تحلیل روانی تئوری فیلم، ساختارگرائی تئوری فیلم، تئوری زنسالاری فیلم و دیگر موارد مشابه توجه نشان دادهاند.
keywords : بوکیو،وب سایت بوکیو،مقالات بوکیو